بنیتا جونمبنیتا جونم، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 10 روز سن داره

بنیتا عسل خاله

3 تا 5 ماهگی

1393/3/22 23:03
نویسنده : خاله سانی
779 بازدید
اشتراک گذاری

بنیتا و خاله هر روز با همممم

بنیتا جون بخاطر اینکه مامانش درس میخونداز 3ماهگی تا 2 ماه هر روز ظهر میومد پیش خاله میموند تا شب.بعضی از شبا هم که خواب بود مامانی نمیذاشت بره و میگفت همینجا بخوابه.منم میبردمش تو اتاق خودم بنیتا رو میذاشتم رو تختم و خودم رو زمین میخوابیدم.تا صبحم همش تو حالت خواب و بیداری بودم که همین بنیتا بیدار شد سریع شیشه ی شیرشو بذارم دهنش تا گریه نکنه.صبحم مامانی میومد پیشش تا خاله یه کم بیشتر بخوابه.بعدش دوباره تا شب پیش هم بودن و شیرین کاریای بنیتا...

اینم عکسای 3 ماهگیش که پیش خاله بودبوس

niniweblog.com

اینجا بنیتا جون اولین خنده هاشه و خاله خییییلی ذوق میکرد واسه خنده هاش.اینم بگم که اولین خنده هاش واسه خاله بود.نی نی جونمون موهاشم شروع کرده به ریختن جلوی موهاش کم شدهغمگین

niniweblog.com

جیگر خاله همش هی انگشتاشو میخورد این شکلی..

niniweblog.com

خاله توی اتاقش یه تویتی بزرگ داره که بنیتا از وقتی تونست اشیا رو تشخیص بده بهش ارادت خاصی داره.ایناهاشtweety-1.gif

niniweblog.com

وقتی میریم جلوش اول این شکلی میشه..فکر کنم با هم یه چیزایی میگن و اختلاط میکنن

niniweblog.com

بعدش این شکلی میشه

قیافه ی بنیتا در حال خراب کاری کردن

عسلم تازه یاد گرفته جیغ بزنه..خونه رو میذاره رو سرش با جیغاش که همه هم عاشقشن.هی ام دست و پا میزنه و پاهاشو میکوبه رو زمین.واسه همین خاله و مامانی همیشه رو یه پتوی نرم میذارنش که پاهای ظریف و نازش درد نگیرن.

niniweblog.com

3 ماهگییت مبارک بنیتای عزیزممحبت

مامان سحر واسه 3 ماهگیت یه کیک خوشگل گرفت و اورد خونه مامانی یه جشن کوچولو با دایی جون و زن دایی و مامانی و بابایی گرفتیم.توام اینقدر خوابالو بودی و خوابت میومد که به زور بیدارت نگه داشته بودیم تا بتونیم عکس بگیریم.بعدش دیگه دلمون واست سوخت و گذاشتیم که بخوابی..

ای جانم داره خوابت میبره خاله...cake36.gif

اینجا هم داری میگی چه خبرتونه بابا بذارید من بخوابم عجبااااااااااخندونک

بغل دایی جون  در حال خمیازه آرام

niniweblog.com

سفر شمال با مامان و بابا...اولین سفر بنیتا..

خوشگل خاله چند روزی با مامان و باباش رفت شمال مسافرت.وای که چقدر دلم واست تنگ شد عزیزم.منو مامانی هر دفعه که با مامان سحر حرف میزدیم کلی بهش سفارش میکردیم که مواظبت باشه و همش دل نگرونت بودیم.بعد از سفر اومدید خونه مامانی کلی بغلت کردم بغلمحبتاینم عکسایی که اونجا گرفتید

totalgifs.com woopies gif gif 009.gif

niniweblog.com

بنیتا تو روزهای عاشورا و تاسوعا

چقدر این لباسا بهت میاد عزیز دلممم محبت

 

پسندها (10)

نظرات (4)

سحر
25 خرداد 93 11:02
چه ناز و بامزه است این بنیتا جون. خدا حفظش کنه.
خاله سانی
پاسخ
مرسی خاله سحر بازم به ما سر بزن
آجی محدثه
25 خرداد 93 21:00
سلام خاله بنیتاخانوم واااااااای که چقدر وبلاگ بنیتا خوشگله اگه میشه به وبلاگ محراب هم سربزنید ممنون میشم
خاله سانی
پاسخ
سلام عزیزم مرسی که اومدی.چشم حتما
آجی محدثه
27 خرداد 93 11:14
سلام عزیزم من خیلی بنیتارو دوست دارم واسه این همیشه میام تو وبلاگش تازه لینکتونم کردم ....لینک یادت نره
خاله سانی
پاسخ
مرسی عزیزم لطف داری.چشم حتما
لیدا
27 خرداد 93 16:31
خدا حفظش کنه این فرشته کوچولوی نازنین رو ! منم مثل شما بی نهایت دختر خواهرم رو دوست دارم شاید اگه بگم به اندازه پسر خودم اغراق نباشه به همین خاطر احساست رو کاملا درک می کنم
خاله سانی
پاسخ
مرسییییییخدا حفظشون کنه هم پسر گلتونو هم خواهر زاده عزیزتون.مرسی که اومدین