روزت مبارررررک دخملی....پنج شنبه 6 شهریور
دختر....
دختر که باشی ارامی,صبور هستی و مهربان..
دختر که باشی میشی همدم,هم نفس,برای مامان,برای بابا..
دختر که باشی از همون روزهای اول بلدی خودت رو با مهربونی هات تو دل همه جا کنی..
دختر که باشی سنگ صبوری,دختر که باشی مامان بودن رو از همون کودکی یاد میگیری..
دختر که باشی در و دیوار اتاقت پر میشه از هنرهای دست خودت..
دختر که باشی با داشتن چند لاک رنگی ذوق میکنی..
دختر که باشی همیشه کمدت پره از لباسهای رنگارنگ و اتو کشیده..
دختر که باشی همیشه اتاقت مرتبه..
دختر که باشی از خواسته هات میگذری چون نمیخوای حرمتی شکسته شه..
دختر که باشی از همون روزهای کودکی پول جمع کردن رو یاد میگیری..
دختر که باشی وقتی قراره مهمون بیاد و مامان نا خوش احواله,با وجودی که دست به سیاه
و سفید نمیزنی اون روز سنگ تموم میذاری..
دختر که باشی همیشه غصه ی اقاجون و مامان رو میخوری..
دختر که باشی پر حوصله ای مهربونی,ناز داری,بلدی ناز کنی..
دختر که باشی همیشه ساختن رو یاد میگیری,خراب کردن رو بلد نیستی..
دختر که باشی از همون دخترونگیهات حرفها داری برای دختر نیامده ات..
دختر که باشی حاضری پسری برای اقاجونت باشی واسه روزای سخت..
دختر که باشی..
دختر که باشی خیلی چیزها داری و هیچ کس نمیبینه..مواظب خودت باش عزیز دلم.تو
قشنگترین لبخند خدایی..
روزت مبارک خاله جون امیدوارم همیشه تو زندگیت موفق باشی و ما هم از دیدن خوشبختیت
لذت ببریم..
دخملی فسقلی ما اینقدر مهربونی که نگو عزیزم..یه وقتایی دلم میخواد اینقدر بوست کنم و فشارت بدم که حد نداره..مثل وقتایی که دستمو گرفتی و داریم راه میریم یهو دستمو هی بوس میکنی الهی خاله فدات بشه دیگه نمیدونم اون لحظه چجوری دوست داشتنمو بهت نشون بدم.منم خم میشم و یه عالمه بوست میکنم..یا وقتی مامانتو صدا میکنی البته صدا که نه با همون زبون شیرین و اشاره ای خودت و مامانت جواب نمیده پاهاشو بوس میکنی تا بهت توجه کنه..عزیز دلم واست دعا میکنم خدا همیشه به قلب مهربونت نگاه کنه و همیشه همراهت باشه..
البته یه وقتایی هم ازین لوس شدنا واسه اینکه خاله بیاد باهات بازی کنه هم استفاده میکنیااا..میای بوسم میکنی که باهات بازی کنم..گاهی هم این لوس شدنه این شکلیه که پای خودتو میاری و میگی اوففففففف یعنی اُخ شده بوسش کن ما هم بوسش میکنیم و خوشت میاد میخندی..چند روز پیش خال رو پای منو فکر میکردی اُخ شده و بوسش میکردی امروز هم از صبح پیش خاله و مامانی بودی که مامان درس بخونه.
تو اتاق بازی میکردیم که صدای یا کریم اومد یهو ترسیدی زودی اومدی تو بغلم..منم بغلت کردم گفتم نترس خاله جوجو مهربونه داره حرف میزنه باهامون.با تعجب نگاه میکردی..بعد که رفت خیالت راحت شد..
نه گفتن رو تازگی ها یاد گرفتی که خیلی هم با نمک میگی.داشتم بهت میگفتم نی نی بیاد به بهِ بنیتا رو بخوره؟ چند بار تکرار کردم یهو گفتی نه!
به به هم میتونی خوب بگی قبلا میگفتی بَبَ ولی الان میگی به به..
مامان هم میگی ماما..مامانی رو در یخچال عکس هممونو چسبونده.امروز بردت جلو یخچال عکس مامانتو نشون داد گفتی ماما..دایی هم که میگی فقط خاله رو نمیگی
2 تا بازی کلاغ پر و اتل متل هم یاد گرفتی.میگیم اتل متل کن پاهاتو دراز میکنی و دستاتو میزنی رو پاهات.کلاغ پرم انگشتتو میذاری رو زمین برمیداری میگی پَ...
قربونت برم با زبون اشاره به ادم همه چی رو میفهمونی.گوشی رو برمیداری میگی عکس نی نی بیار.به نی نی میگی نیییی..بعدش نشون میدی که گوشی رو کجا بذاریم ببینی.جاشو باید خودت تعیین کنی.
راستی 3تا از دندونات هم چند وقتیه زده بیرون من یادم رفت بگم 2 تا بالا و یه دونه پایین.خوشگلتر شدی عسل خاله
امروز ظهر بهت غذاتو دادیم و خوابیدی تا عصری.رو پام تکونت میدادم یه جایی تو سقفو نگاه میکردی و هی میخندیدی خندم گرفته بود.بعدش که بیدار شدی با مامانی رفتین حموم اب بازی.اینقدر حموم رفتنو دوست داری همین مامانی گفت بریم جلوتر رفتی تو حموم منتظر..بعدش با دایی و زن دایی رفتین دَدَ وقتی هم که اومدی یه کم بازی کردیم و شامتو دادیم با مامانی خوردی ومامانی و بابایی بردنت خونه عزیزم.
2 شنبه هم با مامانت بردیمت اتلیه.اصلا وانمیستادی که خانومه ازت عکس بگیره.همش راه میرفتی.محیط اونجا هم واست جدید بود هی میخواستی کنجکاوی کنی.با هزار زحمت ازت عکس گرفت.ایشا.. حاضر که شد میذارم عکساتو.چند تا هم عکس ازت امروز گرفتم..
عاشق این عکستم که وایسادی
قدتو قربوووووون
اینجا در حال شیر خوردن باهات بازی میکردم میخندیدی..