13 ماهگی بنیتا جونی
ماهگیت مبارک عزیزم
شب قبل مامانت واست کیک گرفت و رفتیم باغ نشستیم.تازگی ها دیگه اصلا 4
دست و پا نمیری و فقط بلند میشی یواش یواش تاتی میکنی.یه کار جدیدم یاد
گرفتی ما دست میزنیم میگیم دسسسسسسست دست توام راه میری دست
میزنی و میگی دَ.....دَ..دیشبم هی راه میرفتی دست میزدی.یه کار دیگه ام یاد
گرفتی که کلی ذوق میکنیم واسش اینه که میگیم مثلا بدو تو بغل مامانی خودتو
پرت میکنی تو بغلش.ما هم هی پشت سر هم میگفتیم تو بغل همه بپری و ذوق
میکردیم
واسه شام جگر برده بودیم که سیخ بزنیم بابایی و بابا رفتن که درست کنن و ما
هم بازی کردیم تا اماده شه.بعدش شامو خوردیم و شما هم دوست داشتی یه کم
خوردی بعدش کیک رو اوردیم و چند تا عکس با کیک گرفتی ولی بیشتر دوست
داشتی زودتر بخوریش.
و بعدش کیک رو خوردیم با چایی و یه کم دیگه دست دستی و بازی کردی و
دیگه خوابت گرفته بود هی بهونه میگرفتی بابایی بغلت کرد برد یه کم بگردونتت
که تو بغلش خوابت برد و دیگه خوابیدی.شب خوبی بود و بهت خوش
گذشت.انشا.. 120 ساله شی عزیزممممممم